دور افتاده ...

دور افتاده ...

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص...
دور افتاده ...

دور افتاده ...

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص...

یه حسی که نمی تونی ازش فرار کنی ...

میپرسید چه حسی؟

میگم: تنهایی...


بر حسب اتقاق که نمخوام در موردش حرف بزنم یه چیزی دست گیرم شد، اون چیزی که ما به عنوان تنهایی ازش میدونیم اصلا واقعیت نداره.

به این نیست که یه گوشه بشینی و ببینی هیچ کسی کنارت نیست، به این نیست که همراهی برای افکارت پیدا نکنی، به این نیست که سر به گردونی و ببینی تو یه کشور غریب کسی تو رو نمیشناسه....


به نظر من تنهایی یه حس که لعنتی تو قلب خونه میکنه و براش مهم نیست چند نفر کنارتن میخواد عزیزترینت باشه یا غریبه یا چقدر سرشناس باشی یا هم عقیده داشته باشی. به اینکه چشم باز میکنی و میبنی تو قلب کسای که فکر میکردی خونه داری ، نداری و شاید هم هیچ وقت نداشتی. یه حس یخی تو سینته، یخی که میتونه فشارت رو انقدر پایین بیاره که حس کنی مرگت همینجا جلوی چشاتت. 


اینجاست که میگی چه فکرای باطل میکردم، مهم نیست چقدر به همه این کره زمین با آدماش اهمیت بدی، می فهمی که هیچی نیستی پوچ پوچ و تو از ذره هوا هم سبک تر تو این بازی. انوقت مثل من میگی لعنت بر خودم باد...

چقدر سخته یادبگیری سنگدل باشی و بی احساس. این دنیای کثیف داره سعی میکنه تمام خوبی ها و محبت ها رو بشوره و ببره، عجب جنگی  تو این قلب یخ زده...


نمی دونم شاید حق با اوناست این من که خیلی احساس میکنم تو قلبشون جا دارم که نباید خودم رو جا کنم و سعی نکنم زیادی تو قلب و دنیای خودم راهشون بدم. مظهر میگه هرچی مهربانتر و احساسی تر، بدبخت تر و شکسته تر، این دنیا خیلی بی رحمه...


می دونین شاید حس تنهایی اذیتم کنه ولی بهتر از حس تنفره، حداقل به یه زخم رو دلم و بازوم ختم نمیشه...



در نهان، به آنان دل می بندیم که دوستمان ندارند،

ودر آشکارا

از آنان که دوستمان دارند غافلیم.

شاید این است دلیل تنهایی ما


*دکتر علی شریعتی*



نظرات 5 + ارسال نظر
دریا دوشنبه 19 تیر 1391 ساعت 15:20 http://azjensebaran.blogsky.com

سلام وبلاگ بسیار دلنشین و زیبایی دارید....
حتما از بقیه مطالبش استفاده میکنم...
امیدوارم همیشه روزگارتون شاد باشه و از شادیهاتون بنویسید عزیزم.
موفق باشید
در پناه خدا

سلام بر دریا خانم گل،

ممنون که سری به خط خطیای من زدی، اینجا برام حکم ازاد باش رو داره چیزای که نمیتونم به عزیزانم بگم اینجا میگم خوبیشم به اینه که هیچ کدومشون از این ویلاگ خبری ندارن...

خوشحال میشم نظراتت رو برام بنویسی هر وقت سری به این حقیر زدی.
دلتون شاد...

پریسا

محسن دوشنبه 19 تیر 1391 ساعت 16:25 http://bakhyr.blogsky.com

سلام. ممنونم که هر چند وقت به وبلاگم سر می زنید. انشاء الله، به زودی مطالب جدید می ذارم و جلسه جدید رو تکمیل می کنم.

سلام،

ممنون اجازه دادین که مطالبتون رو بخونم...
می دونین مطالب شما رو دوست دارم به خاطر اینکه خالصه به دور از این مسخره بازیهای که متاسفانه تو این دنیای مسلمانا هست.
خوشحالم کسی رو دیدم که واقعیت و ماهیت الهی رو میبینه....

خیلی ممنون...

زهرا سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 12:29 http://zaneashegh.blogsky.com

سلام عزیزم.
این حس تنهایی رو خوب توصیف کردی. دقیقا همینطوره. هر چقدر هم که دور و برت شلوغ باشه وقتی دلت تنهاست هیچ چیزی معنا نداره.
امیدوارم هیچوقت تنهایی تو دلت خونه نکنه.

Salam, na aziz... Faghat bar hasb ye etefagh Khili Chiza dasgirm shood...

محسن شنبه 24 تیر 1391 ساعت 05:25 http://bakhyr.blogsky.com

سلام. از لطف شما ممنونم. با پاسخی نقضی به شبهات مسیحیان در مورد تحریف قرآن، به روز هستیم. از شما دعوت می کنم سری به وبلاگم بزنید.

و البته امیدوارم هیچوقت تنهایی رو حس نکنید، هر چند به نظر من تنهایی انسان رو غیر از خدا، کسی نمی تونه پر کنه، چون همه چه باوفا و چه بی وفا، چه بخوان و چه نخوان، یه روز ترکمون می کنن. آخرش هم علی می مونه و حوضش.

سلام ، ببخشید که دیر جواب دادم.
دو هفته ای که آنقولانزای بدی گرفتم و اصلا حس و حال هیچی نداشتم.
مطلبتون رو خوندم جالب بود. یکی از دوستان خیلی صمیمی من مسیحی و چیزاهای که از توراتشون برام میگه خیلی شبیه قرآن خوب با تعریف دیگه ای ولی اصل ماجرا یه چیزه. اگر این سیاست کثیف وارد هر چیزی نشه دین خیلی زیبا تر میشه.

حق با شماست میدونم که هر انسانی خدا رو داره پس تنها نیست ولی یه وقتای یه اتفاقاتی پیش میاد که هیچی برات رنگ نداره ، انقدر صدمه دیدی که فقط برای التیام داری میری سراغ خدا...

ولی میدونی اول فکر میکنی علی مونده و حوضش ولی یکمی اگه صبر کنی علی اونیکی طرفه که گیر کرده وسط حوضش ...

دریا جمعه 30 تیر 1391 ساعت 03:28 http://azjensebaran.blogsky.com

سلام عزیزم
مرسی از جواب کامنت
از وبلاگتون و خوندن مطالبش لذت میبرم
لینکتون میکنم تا همیشه نوشته های زیباتونو بخونم
امیدوارم هیچ وقت دلتنگ و غمگین نباشید پریسا جون
از حضورتون در وبلاگم خوشحال میشم...

سلام به دریای زیبا...

ممنون که خط خطیهای منو قابل میدونی، خوشحال میشم که ببینم دوستای خوبی مثل تو عزیز اینجا پیدا میکنم...

منم ویلاگت رو لینک میکنم که تند تند بهت سربزنم...

امیدوارم همیشه به سرزندگی و زیبای دریا باشی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد