دور افتاده ...

دور افتاده ...

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص...
دور افتاده ...

دور افتاده ...

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص...

...

همیشه اتفاقات چشم رو باز نمیکند، گاهی باعث تاغیراتی میشود که هیچ کجای منطق نمیکنجد…



پی نوشت:

ای کاشی دلیل موجهی داشتی تا راحت تر پا رو ارزوهایش بگذارم…

نمی دونم میتونه ما رو ببخشه یا نه؟!؟!

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت 12:47

سلام . موزیک وب لاگت خیلی ناز بود . واقعا آرامش پیدا کردم . راستی بابت تبریک تولد . ممنون .

بله شاهزاده، هی زنگ زدم ولی... مجبور شدم برات پیغام گذاشتم...
حالا چرا با من قهری؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد