دور افتاده ...

دور افتاده ...

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص...
دور افتاده ...

دور افتاده ...

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص...

زیباترینم...

آروزیم بودی

وقتی آمدی

دردم بود هجرانم بود.


اما حال،

جشن میگیرم

آمدن یک ساله ات را.







آسمان آروزهایم آمدن یکسالت مبارک...

مقصد...

پا مینهند بر جاده ی آینده

طوفان راه، شکسته بالشان


ولی سخت کرد پوسته ی ترکخوردهشان را.

آینده اینجاست در دستانشان...




پی نوشت:


دوستای گلم بعد از اینمه سال سختی بلاخره به چیزی که میخواستن رسیدن. میدونم خسته اید و دیگه رمقی برای شادی ندارید، ولی بریزید همه رو دور و به پاس فردای آرزوهایتان شادی کنید که ما هم خوشحالیم...


فرار...

می دود افکارم،

در کوچه تنهایی رویاها.


می جوید چشمانم،

در پس جاده ای رو به ابد.


آسمان میبارد،

دل من هم خیس است.