دور افتاده ...

دور افتاده ...

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص...
دور افتاده ...

دور افتاده ...

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص...

خدایا...

مامان حالش خوب نیست... 

نیست...




نظرات 1 + ارسال نظر
محسن سه‌شنبه 31 تیر 1393 ساعت 10:40 http://anti-zandiq.blogfa.com

سلام. امیدوارم حال مادرتون بهتر بشه. اطرافیان ما امانتهایی هستند در دست ما، که باید در تا زمانی که در کنار هم هستیم قدرشان را بدانیم.

آقا محسن عزیز، ممنون از شما. حق دارید به خدا... ولی ای کاش تهران بودم، راه دور بودن بیشتر عذابم میده...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد